گروه بین الملل- امیرحسین شجاعی
هر چهار سال یک بار، مردم دنیا شاهد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هستند و این رای گیری یک فرد معمولی را به یکی از قدرتمند ترین انسانها روی زمین تبدیل میکند.
وینستون چرچیل در سال ۱۹۴۶ گفت: هیچ کشوری به اندازه بریتانیا با آمریکا رابطه خوبی ندارد؛ اما به نظر میرسد این کشور در حال تغییر رفتار خود در جامعه جهانی است.
شاید بتوان گفت یکی از این عوامل، به پایان رسیدن دوره خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در ۳۱ دسامبر سال جاری و قطع کردن تمام روابط خود با این اتحادیه است؛ اما دلیلی وجود ندارد که از آمریکا درخواست کمک نکند. این بدان معناست که ترامپ یا بایدن سهم بزرگی در تأثیرگذاری در سیاست برکسیت، قبل از پایان سال خواهند داشت. آنها احتمالاً پس از تحلیف خود، برای کلیه سیاستهای خارجی انگلیس همین کار را انجام میدهند. وقتی چرچیل از کلمه رابطه ویژه در کنار دوست خود، هری ترومن، رییس جمهور وقت، در خاک آمریکا استفاده کرد؛ جنگ جهانی دوم پایان یافته بود اما اروپا هنوز بسیار شکننده بود. شوروی ایدئولوژیهای سیاسی جایگزین خود را در خاور دور گسترش داده و نفوذ خود را برای کنترل در اروپای مرکزی و شرقی افزایش میداد. نازیها شکست خورده بودند اما بسیاری از گروهها و احزاب فاشیست در سراسر قارههای دنیا همچنان قدرتمند بودند. یعنی در آن زمان نیز بریتانیا محتاج کمک آمریکا بود.
دو کشور در زمینه های مختلف امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و دیپلماتیک همکاری کردهاند. در طول جنگ سرد، مارگارت تاچر و رونالد ریگان شانه به شانه یکدیگر در مقابل اتحاد جماهیر شوروی ایستادند و از سرمایهداری در بازار آزاد و دموکراسی غربی تجلیل کردند. شاید قویترین نشانه همکاری آنها این بود که تاچر تنها رهبر خارجی بود که در مراسم خاکسپاری ریگان در سال ۲۰۰۴ سخنرانی کرد.
پس از حملات ۱۱ سپتامبر، تونی بلر، نخست وزیر وقت بریتانیا، از معدود افرادی بود که از حمله به عراق پشتیبانی کرد. فراتر از رهبران سیاسی، این دو کشور با هم پایههای ناتو و شبکه اشتراک اطلاعات، یعنی “پنج چشم” را تشکیل دادند. سازمانهایی که برای حفاظت از منافع انگلیس و آمریکا پدید آمدند. بدون شک بلر و بوش در طول جنگ عراق با هم مشارکت داشتند. مالکوم ریفکیند، وزیر امور خارجه سابق انگلیس، میگوید: همین امر در مورد تاچر و ریگان در طول جنگ سرد نیز صادق بود. با این حال، سوالی که برای بسیاری از افراد پیش میآید این است که آمریکا چقدر حاضر است برای حفاظت از انگلیس پس از برکسیت هزینه کند.
نکتهای که این جا قابل توجه است، عدم توجه جانسون به بخشی از قرداد برکسیت است؛ یعنی طرحی به نام پروتکل ایرلند شمالی.
منتقدان این پروتکل میگویند: طرح ایرلند وضعیت خطرناکی را برای مردم انگلستان به وجود آورده است زیرا ایرلند شمالی بخشی از خاک انگلیس است و جمهوری ایرلند به عنوان یک کشور مستقل و عضو اتحادیه اروپا به شمار میرود.
توماس اسکاتو، استاد علوم سیاسی در دانشگاه گلاسگو میگوید: انگلیس قطعاً با ایالات متحده رابطه خوبی دارد و معلوم نیست ایالات متحده بین جمهوری ایرلند و انگلیس کدام را انتخاب میکند. اما به نظر میرسد ترامپ تمایل بیشتری به سمت جمهوری ایرلند دارد ولی سعی میکند نقش بازی کند. او در موارد متعددی از واژه کشور دوست برای بریتانیا استفاده کرده؛ با این حال همه میدانند که او دروغ میگوید.
در صورت پیروزی مجدد ترامپ در ماه نوامبر، این احتمال وجود دارد که او روابط خود با انگلیس را مستحکمتر کند. به گونهای که اتحادیه اروپا را تضعیف نماید. این به نوبه خود میتواند منجر به یک رابطه اقتصادی سودمند برای انگلیس شود.
هر چند این رابطه یک مزیت برای جانسون باشد، خطراتی را هم به دنبال دارد. کریس کورتیس، مدیر تحقیقات سیاسی در نظرسنجی YouGov میگوید: ترامپ شخصیتی محبوب در خارج از ایالات متحده نیست. در آخرین نظرسنجی ۶۱ درصد از بریتانیایی ها فکر میکردند ترامپ رئیس جمهور وحشتناکی است و فقط حدود ۸ درصد گفتند که او خوب یا عالی بوده است. هم چنین در نظر سنجی دیگر مشخص شده است مردم بریتانیا میخواهند این کشور بیشتر با اتحادیه اروپا در ارتباط باشد تا آمریکا. ضمن اینکه در طول سالیان متمادی نیز مردم انگلیس تمایل بیشتری به روسای دموکرات آمریکا داشتند تا جمهوری خواهان.
پایگاه خبری-تحلیلی CNN
استفاده از خبر با ذکر منبع بلامانع است