گروه فرهنگی- محمد عرفان رفیعی
چنگیز جلیلوند، دوبلور، مدیر دوبلاژ و هنرپیشه پیش کسوت سینمای ایران که از حدود یک ماه پیش به بیماری کرونا مبتلا شده بود، عصر روز یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹ دار فانی را وداع گفت.
چنگیز جلیلوند که در میان دوبلورها به «مرد حنجره طلایی» معروف بود، روز گذشته پس از گذراندن یک دوره طولانی ابتلاء به ویروس کرونا و درگیری ۸۰ درصدی ریه اش در سن هشتاد سالگی درگذشت.
چنگیز جلیلوند در روز ۶ آبان سال ۱۳۱۹ در شیراز، از پدری لُر و مادری شیرازی متولد شد. جلیلوند فعالیت هنریاش را در سال ۱۳۳۶ و با تئاتر به همراه «ابوالحسن تهامی نژاد» آغاز کرد و پس از یک سال به همراه تهامی به عرصه دوبلاژ ورود کرد. وی پس از ۲۰ سال در آمریکا، سرانجام در سال ۱۳۷۵ به ایران بازگشت و کار دوبله در از سال ۱۳۷۷ از سر گرفت. وی در چند مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی نیز به ایفای نقش پرداخت.
جلیلوند در گویندگی شاخصه ویژه ای داشت که وی را به نوعی از دیگران جدا می کرد و آن شخصیت هنری او بود. وی قابلیت تیپ سازی در انواع نقش ها را داشت و میتوانست صداهای مختلفی به وجود آورد. او به جای بازیگران مشهور خارجی و داخلی بسیاری گویندگی کرده است که با تیپ سازی خلاقانه خود همراه بود. جلیلوند گوینده اصلی نقشهای «مارلون براندو» در سینمای ایران بود.
خبرنگار پایگاه خبری، تحلیلی «وطن روز» برای بررسی بیشتر کارنامه استاد جلیلوند به سراغ همکاران وی رفته و در اولین گفتگو با «ناصر ممدوح» از پیشکسوتان عرصه دوبلاژ به گفتگو نشسته است.
ممدوح در خصوص تاثیر و نوآوری چنگیز جلیلوند در عرصه دوبلاژ گفت: دوبله یک هنر تمام عیار است و کمتر کسی می تواند در این هنر دوام بیاورد چه برسد کسی مثل آقای جلیلوند، بتواند ۶ دهه فعالیت مستمر را تجربه کند. جلیلوند با نوآوری های بسیاری در عرصه دوبلاژ توانست بی رقیب باقی بماند و همین بی رقیب باقی ماندن وی را خاص کرد. من به خاطر دارم در سال ۱۳۴۰ که با ایشان افتخار آشنایی پیدا کردم در استودیو میثاقیه، با اینکه چند سالی بیش تر از حضور ایشان در عرصه دوبلاژ نمی گذشت اما بسیار متبحرانه و با عشق این هنر را دنبال می کردند. جلیلوند برای همه ما یک اسطوره بود، هم در شخصیت اجتماعی و هم در قامت هنری.
ممدوح در ادامه افزود: متاسفم که باید بگویم این روزها هنر «دوبله» وجه خود را از دست داده و دیگر نمی توان چهره هایی مثل جلیلوند، اسماعیلی، ناظریان و… پرورش داد، چرا که این روزها هنر دوبله از استودیوهای دوبلاژ به زیر زمین های خانگی برده شده و هرازگاهی می بینم و می شنوم که چند جوان، بنابر حسب علاقه در کنار هم کارهایی انجام می دهند و فکر می کنند که دوبله است. نه، این هنر دوبله نیست، هر صحبت کردنی، دوبله به حساب نمی آید. این کار عشق و علاقه و ممارست می خواهد؛ البته گاهی هم مشاهده می کنم که همکاران جوان هم به این عرصه ها کشیده می شوند که مهمترین دلیل آن به نظرم «عدم امنیت شغلی» است که باید هر چه زودتر به حال این استعداد ها فکری شود.
ابوالحسن تهامی نژاد از پیشکسوتان دوبله نیز درمورد آشنایی خود با چنگیز جلیلوند گفت: من و چنگیز با هم ۶۳ سال دوستی و رفاقت صمیمانه داشتیم. ما دو نفر با هم به تئاتر رفتیم و با هم توسط نصرت الله وحدت به هنر دوبله ورود کردیم، درست به خاطرم می آید، روز اول اردی بهشت ماه سال ۱۳۳۷ را که من و چنگیز به استودیو «آژیر فیلم» رفتیم و در مقابل ساموئل خاچیکیان آزمون دادیم و شروع به فعالیت کردیم.
تهامی نژاد در ادامه به خبرنگار «وطن روز» گفت: دوبله برای من یعنی چنگیز جلیلوند، چنگیز جلیلوند و چنگیز جلیلوند. با آمدن جلیلوند نه تنها هنر دوبله متحول شد، بلکه سینمای ایران و حتی هنرمندان ایران هم متحول شدند و این هنر چنگیز بود که باعث رونق سینما و هنرمندان ایران شد. شما هنرمندانی را که پیش از ورود جلیلوند فعالیت داشتند، نگاه کنید، بعد از آنکه جلیلوند به جای آن ها صحبت کرد هم، شهرتشان را در نظر بگیرید. هنر ایران به چنگیز جلیلوند مدیون است، این را نه اینکه من به عنوان یار و رفیق جلیلوند بگویم، که تمام هنرمندان سینما و دوبلاژ ایران به این امر معتقدند. واقعاً از صمیم قلب ناراحتم، نمی دانم چه باید بگویم، صحبت های بسیاری در سینه دارم اما الان در شرایط مناسبی نیستم که بخواهم در خصوص این بزرگ مرد عرصه دوبله صحبت کنم، همه ما دل گرفته ایم از عروج چنگیز عزیز، دیروز آسمان تهران هم دل گرفته بود و به یاد اسطوره هنر ایران گریست.
ابوالحسن تهامی نژاد در ادامه گفت: متاسفانه باید بگویم جایگزینی برای جلیلوند نداریم. نه آنکه نخواهیم یا تلاش نکرده ایم تا استعداد هایی همانند جلیلوند، اسماعیلی، رفعت هاشمی، ژاله کاظمی و … را پرورش دهیم، نه این طور نیست بلکه باید بگویم هنر دوبله، با سایر هنر ها متفاوت است چرا که در این هنر جایی برای پرورش وجود ندارد، هنر دوبله یک هنر ذاتی ست و امثال جلیلوند ها هرگز تکرار نمی شوند. چنگیز زمانی که به این هنر ورود کرد بدون کلاس و پرورش به این حوزه ورود کرد و این استعداد درونی او بود، نه تنها چنگیز جلیلوند بلکه همه بزرگان دوبله وضعیت این چنین دارند.
چنگیز جلیلوند برای من مثل گذشته و تا زمانی که جان در بدن دارم «رستم دوبلاژ» ایران باقی خواهد ماند، همانطور که سال ها نقش رستم را در نمایش های صوتی من بر عهده داشت و امیدوارم که با گذر از این دوران سخت بیماری بتوانیم آنطور که شایسته و در شان استاد چنگیز جلیلوند است یاد او را گرامی بداریم و قدر دان باقی مانده گان هنر «دوبله» باشیم.
اکبر منانی از دیگر پیشکسوتان هنر دوبله و از گویندگان برجسته رادیو در خصوص فقدان درگذشت چنگیز جلیلوند به خبرنگار «وطن روز» گفت: جلیلوند از پایه گذران دوبله نوین ایران بود و اسطوره ای تمام عیار برای همه ما بود. کاری که جلیلوند در هنر دوبله از خود باقی گذاشت باعث شد تا جوانان بسیاری مقلد او باشند و راه او را در پیش گیرند، جلیلوند صدایی جذاب و شخصیتی باوقار داشت به طوری که اخلاق او زبان زد خاص و عام بود.
وی در ادامه گفت: سال ها قبل از آن که به دوبله ورود کنم با صدای جلیلوند آشنا بودم و زمانی که فیلم بندباز از «برت لنکستر» پخش شد بسیار لذت بردم و حس می کردم بازیگر، فارسی صحبت می کند و این اولین آشنایی من با جلیلوند بود. بعدها از سال ۱۳۴۰ مفتخر به همکاری با ایشان شدم و آثاری را چه در سینمای ایران و چه در سینمای غرب در خدمتشان بودم و جالب است بدانید که سال ۱۳۷۷ که آقای جلیلوند به ایران آمدند و فعالیت شان را از سر گرفتند اولین دوبله را با من کار کردند در موسسه قرن ۲۱ که یک فیلم سینمایی اکشن بود و بازیگر آن «جت لی» بود.
منانی افزود: برای جایگزینی، چطور می توان جلیلوندها را پرورش داد؟ مگر جلیلوندها پرورش دادنی اند؟ مگر می توان اصلاً پرورش داد؟ هنر دوبله پرورش دادنی نیست، این هنر علاوه بر لزوم دارا بودن صدا و تنالیته، عشق و علاقه می خواهد. من به شخصه سال ها قبل اولین دوره های دوبله را در موسسات آموزشی برگزار کردم، اما هدف آن نبود که بگویم هر که در کلاس ها شرکت کند دوبلور می شود. در آن کلاس ها ما همگی تجربیات چند دهه ای خود را در اختیار علاقه مندان قرار می دادیم تا آن ها با سختی ها و دشواری های کار تا حد لازم آشنا شوند و با عشق به این هنر وارد شوند. به خاطر دارم ما زمانی که وارد شدیم، ۲۴ ساعته کار می کردیم، اینکه می گویم ۲۴ ساعته واقعاً حقیقت است، من تا ساعت ها در رادیو بودم بعد از آن به استودیوی دوبله می رفتم و نه تنها من بلکه همه این اسطوره ها به همین شیوه کار می کردند. عشق جاری و ساری بود در کارمان و همین باعث شد آثار فاخری به جا ماند؛ اما حالا؟ هر کسی دو تا جمله می گوید و خود را دوبلور معرفی می کند، نه خیر این طور نیست که شما دوبلور هستید، اصلاً این حرف ها نیست. دوبله شرایط می خواهد که کمتر کسی در این زمانه این شرایط را داراست. الان دقت کنید بهترین گویندگان ما در تلویزیون و رادیو و حتی دوبله، باز هم ایراد دارند. چرا باید اینگونه باشد؟ چون پول حرف اول و آخر را ظاهراً می زند و دلم برای آن نسل و آن اسطوره ها می سوزد که تنها عشق سر لوحه کارشان بود و به نظرم رمز ماندگاری شان هم همین است. یاد جلیلوند همواره در یاد ها ماندگار خواهد بود و امیدوارم که این اسطوره های هنر ایران را تا زنده هستند قدردان شان باشیم.
استفاده از خبر با ذکر منبع بلامانع است