گروه ورزشی- محمدرضا نظری پور- مربی و مدرس AFC
فریادهای محمود فکری و دیگر دستیارانش روی نیمکت استقلال که هر کدامشان سابقه کاپیتانی آبی پوشان پایتخت را داشتند، نقش مهمی در خودباوری بازیکنان داشت و استقلال توانست نوار ناکامی سالهای اخیر در بازیهای نخست لیگ برتر را با پیروزی ۲ بر صفر مقابل تیم با انگیزه مس رفسنجان قطع کند.
در این مسابقه تاکتیک هدفمند استقلال، حملات پرتعداد با نفرات زیاد در زمین مس رفسنجان بود که میتوانست در راه رسیدن به گل زود هنگام موثر باشد. کیفیت ستارههای استقلال، نسبت به بازیکنان مس بیشتر بود و اجازه هر نوع حمله و اجرای هر تاکتیکی را به آنها میداد. در مقابل، مس از همان ابتدای مسابقه برای عدم دریافت گل، بازی دفاعی را در دستور کار قرار داد و بدون انجام عمل پرسینگ، فقط به دنبال گل نخوردن بود. مربیان استقلال خیلی زود متوجه شدند که با این نوع بازی مس، هدف آنها گل نخوردن است و برنامه یا تاکتیک مشخصی برای گلزنی ندارند، یا لااقل بر روی ضد حملات و ضربات ایستگاهی برنامهریزی کردهاند.
*چرا استقلال دیر به گل رسید
استقلال با سیستم تقریباً دفاعی ۱-۳-۲-۴ پا به میدان مسابقه گذاشت، یعنی از دو هافبک دفاعی بهجای اینکه از سه مهاجم درخط حمله خود استفاده نماید، بهره میبرد. این اتفاق درشرایطی رخ میداد که تیم مس به جز چند بازیکن، بیشتر از بازیکنان لیگ یک بهره میبرد. همین تفکر دفاعی استقلال باعث شد که درنیمه اول علیرغم توانایی بیشتر نسبت به تیم مهمان، نتواند پرتعداد حمله و به گل دست پیدا کند. این تفکر تاکتیکی باعث شد که زدن گل اول استقلال تا اوایل نیمه دوم بهطول بیانجامد. بازیکنان استقلال علاوه بر تفکر کنترل بازی در بعضی از زمانهای مسابقه، توپها را در عرض و به سمت عقب زمین خود پاس میداند. حتی در مواقعی که آنها میتوانستند با پاس درعمق و روبه جلو بازیکنان خط حمله را صاحب توپ کنند، اما پاس در عرض و روبه عقب میدادند که این تفکر از دو مساله سرچشمه میگرفت: عدم آگاهی محیطی و دید مناسب بازیکنان که باید در تمرینات تقویت شود یا از برنامههای تاکتیکی فکری سرچشمه میگیرد که از قبل به آنها تاکید کرده بود.
اینگونه بازی در عرض و عقب زمین، هرچند موجب کنترل بازی میشود و میتوانند در فرصت مناسب به تیم مقابل ضربه مورد کند، اما این نوع تفکر تاکتیکی مربوط به تیمهای ضعیفتری مثل مس رفسنجان است که مهمان بود، نه تفکر تیمهای قویتر مثل استقلال که در ورزشگاه آزادی میزبانی مسابقه را برعهده داشت. همچنین دفاع استقلال به دلیل عدم پرسینگ شدید حریف، با خط میانی خوب بازی میکرد، اما خط میانی نمیتوانست با خط حمله به خوبی ارتباط برقرار کند و حملات آنها در نیمه نخست زهر دار نبود و نافرجام باقی میماند. در مقابل، مسیها بدون درگیری، بدون پرسینگ شدید و بدون خشونت، بازی میکردند و زمانیکه مهاجمین این تیم در مقابل مدافعین و دروازهبان استقلال قرار میگرفتند، اعتماد بنفس کافی نداشتند و خود به خود توپ و موقعیت را از دست میدادند. در نیمه نخست مسابقه، اثرگذاری مطهری و قائدی که مکمل یکدیگر بودند، برای تولید خطرات بیشتر روی دروازه حریف به خوبی نشان داده نشد، اما بهدلیل خستگی بازیکنان مس و اینکه استقلال متوجه شده بود که باید از امتیاز میزبانی و بازی در استادیوم آزادی، نهایت بهره را ببرد و سه امتیاز مسابقه را تصاحب نماید، حملات خود را درنیمه دوم توسعه و به دو گل دست یافت.
*پنجره بسته و یک فاکتور مهم
در این مسابقه که میتوانست برای استقلال گره بخورد و حتی منجر به تساوی شود، یک فاکتور خوب وجود داشت و آن شناخت کافی بازیکنان استقلال نسبت به بازیکنان نزدیک به خود بود که در گردش توپ، هم در زمین خودی و هم زمین حریف، این هماهنگی بهخوبی دیده میشد. آنها بهدلیل پنجره بسته در نقل و انتقالات، امکان استفاده از بازیکنان جدید را نداشتند. از سوی دیگر سرعت پایین بازی نیز بهدلیل تمرینات و مسائل بدنسازی پیش فصل بود و در هر دو تیم دیده میشد. مثلا در یک صحنه، برای یک ضربه ایستگاهی نزدیک به سه دقیقه وقت تلف شد. درنیمه اول بک راست و چپ استقلال، یعنی غفوری و میلیچ نسبت به نیمه دوم، درحملات حضور کمتری داشتند، اما در نیمه دوم، آنها در حملات حضور بیشتری داشتند و حتی منجر به زدن گل اول توسط کاپیتان استقلال یعنی وریا غفوری شد. او توانست از ارسالی که از چپ زمین انجام گرفت با حضور بهموقع درمحوطه جریمه مس، به گل اول بازی برسد.
*برتری استقلال در همه نقاط زمین
در کل مسابقه بازیکنان مس ضعیف ظاهر شدند و اشتباهات زیادی از آنها دیده شد. آنها «یک در مقابل یک» در مواقع حمله، بسیار ضعیف ظاهر میشدند و در برخی از صحنهها نشان میدادند که تیمشان، هم مشکل تکنیکی و هم ضعف عدم اعتماد بهنفس کافی دارد. هر زمان استقلالیها روی بازیکن صاحب توپ مس پرس و فشاری وارد میکردند، آنها توپ را لو میدادند، یا با پاسهای اشتباه از کار تیمی مناسب بیبهره میماندند. یکی از همین پاسها پس ازقطع توپ ازسوی بازیکنان خط میانی استقلال، تبدیل به ضد حمله شد و از این طریق بود که گل دوم به ثمر رسید. همچنین خط دفاع مس در مقابل بازی درعمق مهاجمین استقلال، خوب عمل نمیکرد و در این نوع بازی، تسلط کافی نداشتند. در دفع توپها نیز بازیکنان مس دستپاچه بودند. آنها بازی را از طریق دروازهبانشان شروع میکردند، اما توانایی مقابله با پرسینگ استقلال را نداشتند و بلافاصله تصمیم خود را عوض کرده و زیر توپ میزدند و این نشان میداد که آنها تمرینات کافی و خوبی نداشتند و برای این مدل بازی، ظرفیتهای لازم را ندارند.
*بدنهای سنگین هر دو تیم
در ضدحمله ای که یاران استقلال داشتند و منجر به گل دوم شد، ترکیب دفاعی سه در مقابل یک (سه مدافع مس در مقابل قائدی) طوری بود که مدافعان فقط توجهشان به قائدی بود و از حضور مهاجم دوم (ارسلان مطهری) درپشت سرشان غافل شدند و با ارسال در عرض قائدی و پشت سر مدافعان، مطهری با یک ضربه عالی گل دوم استقلال را به ثمر رسانید. این هم یک اشتباه تاکتیکی در دفاع گروهی تیم مس، بدون در نظرگرفتن رعایت فاصله مدافع دوم با مدافع اول و رعایت اصل تعادل برای دفاع سوم بود. بازیکنان مس درپوششهای دفاعی مشکل داشتند و درتقابل با بازیکنان حریف در ضربات آزاد و کرنرها از ضعف دفاعی برخوردار بودند. آنها زمانیکه موفق می شدند، درمیانه زمین یا یک سوم دفاعی خود، قطع توپی انجام دهند، از انتقال سریع توپ به خط حمله عاجز میماندند. بهطور کلی، هردوتیم از شرایط جسمانی خوبی برخوردار نبودند. فضای زیاد وسط زمین و عدم تراکم دفاعی و عدم درگیریهای بازیکنان خط میانی هر دو تیم، نشانههایی بود که وضعیت هر دو تیم را برای آغاز اولین بازی فصل مناسب نشان نمیداد. فاصله دو خط دفاع استقلال و مس زیاد و استاندارد نبود. معمولاً مسابقه اول هر دو تیم تحت شرایط بدنی سنگین و رها شده از بدنسازی فشرده پیش فصل، و عدم آمادگی ۱۰۰ درصدی تیمها امری طبیعی است، پس مسابقات تدارکاتی پیش از فصل میتوانست کمک شایانی به تیمها کند، اتفاقی که در فوتبال اروپا رخ میدهد، اما در فوتبال ایران دیده نمیشود.
استفاده از خبر با ذکر منبع بلامانع است