شما اینجا هستید

فرهنگی » شب های قدر
گروه : فرهنگی

 

لیلا وظیفه تو دعا گفتن است و بس
دربند آن مباش که نشنید یا شنید
___________________

بارخدایا من شما را دوست دارم
آنگونه که خود به اندازه آن آگاهید
و شاکرم برای همه داده ها و نداده ها یت
وبا زبانی الکن اقرار می کنم بر گناهانم که هیچکدام با عناد و عمد به سبب  طغیان علیه شما نبوده وجملگی  از روی تغافل صورت گرفته است اما محبوب من یادتان باشد.
ذکر شب و  روزم  یا رحمان است و یا رحیم  ومن  به آن، امید جزیل  دارم ویقینا   شما مطابق گمان بنده ات پاسخ خواهی داد
چشمهایم‌را از شدت بی قراری روی هم گذاشتم و گفتم‌ای اله من ؛
امشب خیلیها باسوز به درگاهت آمده اند
وخیلی‌ها هم با  اشک رو بسوی تو کرده اند
..
اما امشب لیلا نه باسلا ح اشک و نه هیچ سوزی بر شب قدر مبارکت
بیدار نشسته است
و در این پندار است  که  هیچ  چیز در بساط ندارد
جز یک دل  شکسته که تکه تکه هایش را
با آه در هم‌ نموده واز شما حیا می کند
پیراهن شرم برتن کرده ، سر به زیر انداخته  ودر خویش فرو رفته است
واینطور می گوید:
ای اله من  شاید اگر در نزد شما یک آبرویی  داشتم
امشب اولین دعایم  اللهم عجل لولیک الفرج بو د ….
اگر اعتباری داشتم نزد شما برای همه ملتمسین دعا که مرا آبرودار می بینند
دعا می کردم …..
حال آنکه شما همه ی حقیقت من را در خلوت و جلوت می دانید !
در واقع امشب لیلای ملول و غمینت دل شکسته اش را
در دستانش گرفته  و به آسمانت چشم دوخته و با زبان دل   برای مولایش مهدی عج و همه ملتمسین به دعا به بارگاه اولوهیت خیر تمنا می کند
سپس خرده های دلش  رابه روی سجاده سفیدش  پهن می کند و نه جوشنی  می خواند ونه قرآنی برسر می گیرد.
فقط  آه  می کشد  آرام خم می شود  و سربه گوش مهر می کند  و می گوید به علی قسم خداوند  فرموده:
من نزد قلب های شکسته ام…
أَنَا عنْدَقُلُوب الْمُنْکَسِرَهِ
و از دوباره آه می کشد
ومعبودش را چنین می خواند
یا کریم الصفح
وقبل عذری ظلمت نفسی
و
سپس تکه تکه های دلش را از سجاده بر می چیند و جرعه جرعه آه می کشد تا به امید عَفُوّبودن اله خود شبش را به عافیت سحر کند

لیلا اسدی

۱۹ رمضان

استفاده از خبر با ذکر منبع بلامانع است

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

پایگاه خبری، تحلیلی وطن آزاد