محسن آوید موزیسین و خواننده شناخته شده جوان معتقد است: در گذشته برگزاری مراسم سماع شیوههای متعددی داشته و مکتبهای مختلف تصوف آداب و شرایط متفاوتی را برای انجام آن پیشنهاد میکردند.
عضو کمیسیون هنری جوانان کشور در این باره گفت: بعد از اسلام روش دیگری به نام سماع در ایران شکل گرفت که در مواقعی برای تزکیه و شفا و درمان بیماران مورد استفاده قرار گرفته و موسیقی، اذکار و حرکتهای موزون ابزار آن بوده است. سماع در لغت به معنای گوش دادن به آواز خوش و نیکوست. به عبارتی تأثیرگذاری از راه نیکو شنیدن که با پیام ذکر و تأثیر و تحرک آن با ریتم و حرکتهای موزون و موسیقی همراه گردیده است.
آوید گفت: عارف و مرشد با آواز و اذکار معنوی و گاهی حرکتهای موزون و رقصهای سماعی شور و جدی در مریدان ایجاد میکرد. شور و حالی که به قصد از خود بیخودی برای ارتباط و اتصال معبود است. مراسم سماع در شکل امروزی آن بعد از خلفای راشدین در دورههای اموی و عباسی به وجود آمد. در دوران ایران اسلامی سماع یکی از ابزارهای تمرینی عارفان و اهل تصوف شد و شعرا و بزرگان از آن بهعنوان تمرینی برای القای افکار و اذکار و انگیزه و تحرک خود به شنوندگان استفاده فراوان میبردند. در واقع، تمرین و صحنهای از مشاهدات شهودی از جمله روشنبینی و الهام و جذبههای روحی بود.
این موسیقیدان گفت: در گذشته برگزاری مراسم سماع شیوههای متعددی داشته و مکتبهای مختلف تصوف آداب و شرایط متفاوتی را برای انجام آن پیشنهاد میکردند. خانقاهها مکان سماع بودهاند و عارفان با تنی چند از نوازندگان، خوانندگان و شاعران در این جلسهها حضور مییافتند. آنها با لباس فاخر و خرقههای بلند و آستینهای طرازدار در جلسهها شرکت میکردند. عارفان غالباً زمان و مکان و افراد خاصی را جهت انجام سماع در نظر میگرفتند. امام محمد غزالی و ابوالمفاخر به سه عامل زمان، مکان و اخوان در برپایی جلسه تأکید داشتند. آنها زمانی را مناسب سماع میدانستند که افراد اشتغال ذهنی نداشته باشند و آسوده و فراغ بال در جلسهها حضور یابند و مکانی را مجاز میدانستند که متعلق به فرد درستکاری باشد.
محسن آوید افزود: کسانی را در مراسم شرکت میدادند که از لحاظ اخلاقی، افراد منزه و آشنایی باشند. بعضی از عارفان به مریدان خود توصیه میکردند که سراپا گوش باشند و به اطراف نظر نیندازند؛ برخی دیگر وجد، پایکوبی و رقص را مجاز میدانستند و در هنگام سماع حالتهای هیجانی و روحی زیادی را از خود بروز میدادند. غالباً عارفان سماع را برای افراد دردمند و دلسوخته و یا شیدامنش توصیه میکردند تا تخلیه و آرامش یابند. بهطور کلی، قصد عارفان از برپایی جلسههای سماع و توصیههایی که در چند و چون آداب آن کردهاند برای تزکیه و آرامش درونی مریدان بوده و کم و بیش مؤثر واقع میشده است. بهطور کلی، جلسههای سماع تا حدودی به لحاظ روحی برای القای مفاهیم دینی و آرامش کمکهایی میکرده و موجب تقویت روحی شرکتکنندگان میشده است.